خرمشهرميعادگاه بزرگ پايداري وپيروزي شهیدهاشمی

به گزارش پایگاه خبری و اطلاع رسانی ۲۰۰۰ شهید استان کهگلویه و بویراحمد؛ شهید امیر هاشمی مطهر، فرزند گودرز، در اولین روز اسفند ۱۳۱۱، در روستای محمدآباد از توابع شهرستان بویراحمد چشم به جهان گشود. 

سعی فراوانی در آموختن قرائت قرآن داشت. پس از پیروزی انقلاب و شروع جنگ تحمیلی به ندای رهبر انقلاب لبیک گفت و به عنوان بسیجی، داوطلبانه راهی جبهه‌های نور علیه باطل شد.

سه بار در صحنه جنگ حضور یافت و حضور در عملیات های طریق القدس (آزادسازی بستان) و فتح المبین (آزادسازی خرمشهر) شرکت فعال داشت. سرانجام در هفدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱، در عملیات بیت المقدس و منطقه عملیاتی خرمشهر، براثر اصابت ترکش به فیض شهادت نائل آمد 

شهيد در سال 1311 در روستاي جوزار طلوع زندگيش آغاز گشت و در ده سالگي خواندن و نوشتن را نزد ملامحمدعلي فراگرفت. سعي وافري در آموزش خواندن و قرائت قرآن نمود در اين راه هم موفق شد .

در سن 25 سالگي پدرش به دار رحمت ايزدي پيوست و دو خواهر و دو برادر و مادري فلج و معيوب در كنار او ماندند.

در سال 1335 تشكيل خانواده داد و بركت حاصل اين پيوند 8 فرزند 6پسر و دو دختر بود او تكفل هزينه 4 فرزند خواهرش كه شوهر خود را از دست داده بود عهده دار بود و براي امرار معاش خانواده تلاش چشمگيري از خود نشان مي داد.

او با بارور شدن انقلاب اسلامي ايران و نهضت خميني بزرگ از شور و شعف زايدالوصفي برخوردار شد. همواره خواست و هدفش ايفاي خدمت به اسلام و حكومت اسلامي بود.

همزمان با بروز تشنج در كردستان با خلوص نيت وارد بسيج سپاه گرديد و از آنجا به قصد مبارزه با اين كوردلان ملحد راهي كردستان شد اما به عللي پس از رسيدن به اهواز آنها را به حوالي خوزستان مستقر نمودند پس از چند هفته براي سركشي خانواده به مرخصي آمد.

سپس مجدداً به جبهه رفت و در حمله بستان شركت كرد پس از فتح بستان براي تجديد قرار و ديدار نهايي با خانواده بدان نحو كه خدايش او را به ميهماني طلبيده بود به محل آمد و در تاريخ 61/1/25 مجدداً با استقبال راهي جبهه جنوب شد پس از مدتي ستيز با بعثيون سرانجام همان گونه كه آرزوي ديرينه اش بود در تاريخ 61/2/17 شربت شيرين شهادت نوشيد.  

 به روایت همسر:

 ایشان فردی با ایمان، مودب و خوش اخلاق بودند. همه از ایشان تعریف می کردند، بسیار وطن دوست بودند و نسبت به انقلاب و کشور متعصب بود. جایی که به کسی ظلم می‌شد به‌شدت عصبانی می‌شد و در برابر حرف زور ایستادگی می‌کرد.

فرزندانش را به کارهای خداپسندانه تشویق می‌کرد. به افراد شجاع و مومن علاقه داشت و از افراد بزدل، ریاکار و سودجو بدشان می آمد. فردی تلاشگر بود و در برابر مشکلات کم نمیاورد، بسیار متواضع و خاکی بود .

 من از تابوت یاران، بر سر دوش جوانان

 بر سر اخلاص و ایمان شهیدان رازها دارم.

انتهای خبر/